معنی جامع الشرایط

حل جدول

جامع الشرایط

دارای همه شرطهای لازم

دارای همه شرط های لازم


جامع

تام، فراگیر، کامل

فرهنگ فارسی آزاد

جامع الشرایط

جامِعُ الشَّرائِط، در شیعه مجتهدی را گویند که چهار شرط اصلی را که حضرت امام جعفر ذکر فرموده اند دارا باشد تا بتواند در احکام فرعیه مورد تقلید ناس گردد،

فرهنگ معین

جامع الشرایط

(مِ عُ شَّ یِ) [ع.] (ص مر.) دارای شرایط کافی برای انجام کاری یا پذیرش مسئولیتی یا داشتن مقامی.


جامع

(اِفا.) جمع کننده، گرد - آورنده، (ص.) تمام، کامل، (اِ.) مسجدی که در آن نماز جمعه گزارند. [خوانش: (مِ) [ع.]]

فرهنگ عمید

جامع الشرایط

کسی که صفات و شرایط لازم برای کاری را داشته باشد، واجد شرایط،


جامع

[جمع: جوامع] هر چیز تمام و کامل،
مشتمل بر. حاوی،
جمع‌کننده، گردآورنده، فراهم‌آورنده،
(اسم) مسجد بزرگ هر شهر که در آن نماز جمعه می‌خوانند، مسجد آدینه،

فرهنگ فارسی هوشیار

جامع الشرایط

فرآراسته

مترادف و متضاد زبان فارسی

جامع

تام، فراگیر، کامل، مستوفا، مشروح، مفصل،
(متضاد) ناقص

عربی به فارسی

جامع

ماشین جمع , افعی , مار جعفری , تحصیلدار , جمع کننده , فراهم اورنده , گرد اورنده

فارسی به آلمانی

جامع

Allgemein [adjective], Groß weit umfassend, Groß, Weit, Katholisch

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جامع

فراگیر

کلمات بیگانه به فارسی

جامع

فراگیر

فارسی به عربی

جامع

جنرال، شامل، عالمی، کاثولیکی، کبیر، واسع

معادل ابجد

جامع الشرایط

665

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری